جایگاه امروز خشکبار ایران در تجارت جهانی
خشکبار ایران از پسته و خرما تا کشمش، انجیر، توت خشک و بادام بخشی از هویت کشاورزی ایران و یکی از پایدارترین ستونهای صادرات غیرنفتی کشور است. اما ورود به بازهی ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰، شرایطی تازه و رقابتیتر را پیشروی این صنعت قرار میدهد؛ بازاری که تحتتأثیر تغییرات آبوهوایی، استانداردهای سختگیرانهتر غذایی، افزایش مصرف محصولات سالم و طبیعی و رشد برندهای بزرگ بینالمللی، دچار تحول ساختاری شده است.
در سالهای اخیر، سهم ایران در برخی گروههای خشکبار (مانند پسته) همچنان قابلتوجه بوده، اما در بسیاری از حوزهها مانند بستهبندی، استانداردسازی، توسعه برند و حضور پایدار در زنجیره تأمین جهانی، رقبا با سرعت بیشتری حرکت کردهاند. کشورهایی مانند ترکیه، آمریکا، ازبکستان، ویتنام و چین امروز تنها رقیب تجاری نیستند؛ بلکه بازیگرانی هستند که با سرمایهگذاری فناوری، بهبود لجستیک و برندسازی جهانی توانستهاند بخشهای قدرتمندی از بازار را در اختیار بگیرند.
از سوی دیگر، تقاضای جهانی برای غذاهای سالم، طبیعی، ارگانیک و فاقد افزودنی رو به رشد است. مصرفکنندگان اروپایی و آسیایی بهویژه به دنبال محصولاتی با منشأ مشخص، گواهینامههای معتبر و شفافیت زنجیره تأمین هستند. این روند برای ایران یک فرصت جدی محسوب میشود؛ زیرا خشکبار ایرانی ذاتاً کیفیت طبیعی و طعم ممتاز دارد و با یک ساختار حرفهای تأمین و صادرات، میتواند سهم بیشتری از بازارهای «پریمیوم» را به دست آورد.
درک آینده بازار ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰، بدون تحلیل رفتار خریداران جهانی، استانداردهای نو، تغییرات اقلیمی و رقابت منطقهای ممکن نیست. این مقاله یک تحلیل جامع ارائه میدهد که صادرکنندگان، تأمینکنندگان و تصمیمگیران میتوانند بر پایه آن برنامه صادراتی خود را اتخاذ کنند.
روندهای جهانی تقاضا در ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰
بازار جهانی خشکبار در فاصله سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ وارد مرحلهای میشود که در آن سلامتمحوری، پایداری، قیمتگذاری هوشمند و تنوع مصرف نقش تعیینکننده دارند. در ادامه، مهمترین روندهایی که مسیر صادرات ایران را شکل میدهند بررسی شده است:
۱. رشد پایدار تقاضا برای «میانوعدههای سالم»
مصرفکنندگان در اروپا، آمریکای شمالی، شرق آسیا و کشورهای حوزه خلیج فارس، با سرعت در حال جایگزینی تنقلات پرقند و پردازششده با خشکبار طبیعی، مغزها و اسنکهای سالم هستند. بر اساس پیشبینی مؤسسات بینالمللی، تقاضای جهانی برای خشکبار سالم تا سال ۲۰۳۰ حدود ۴.۸٪ رشد سالانه مرکب خواهد داشت.
این روند بهویژه برای محصولاتی مانند پسته، بادام، گردو، انجیر و خرما بسیار قوی است.
۲. افزایش اهمیت منشأ محصول و شفافیت زنجیره تأمین
تا پایان ۲۰۳۰، خریداران عمده از تأمینکنندگان انتظار خواهند داشت که اطلاعات کامل شامل:
- منطقه تولید
- نوع فرآوری
- وضعیت سموم
- گواهیهای سلامت و ارگانیک
- ردگیری محصول
را ارائه دهند.
ایران با تنوع اقلیمی و کیفیت طبیعی محصولاتش، اگر سیستمهای استانداردسازی و ردیابی را تقویت کند، بهراحتی میتواند در این رقابت پیشرو باشد.
۳. جهش تقاضا در بازارهای آسیایی و عربی
بازارهایی مانند چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، عربستان، امارات و قطر رشد چشمگیری را تجربه میکنند. چین در حال تبدیل شدن به بزرگترین واردکننده پسته و خرما در جهان است و کشورهای GCC نیز مصرف خشکبار پریمیوم را بهعنوان بخشی از سبک زندگی جدید خود تثبیت کردهاند.
۴. برتری محصولات ارگانیک و بدون افزودنی
رشد مصرف مواد غذایی طبیعی و فاقد نگهدارنده باعث شده خرید خشکبار ارگانیک تا ۲۰۳۰ حدود ۷٪ رشد سالانه داشته باشد. این حوزه یک فرصت طلایی برای ایران است، زیرا بسیاری از باغات ایران بهصورت طبیعی نزدیک به استانداردهای ارگانیک عمل میکنند و فقط نیاز به استانداردسازی و مستندسازی دارند.
۵. اهمیت بستهبندیهای کوچک، صادراتی و طولعمر بالا
تا ۲۰۳۰ بیش از ۶۰٪ خرید خشکبار در اروپا و آسیا در قالب بستهبندیهای ۳۰ تا ۲۰۰ گرمی انجام خواهد شد. ارتقای بستهبندی صادراتی میتواند ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد کند.
تحلیل محصولبهمحصول: کدام خشکبار ایران بیشترین تقاضای جهانی را در ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ دارد؟
برای برنامهریزی واقعی در صادرات خشکبار، لازم است نگاه محصولمحور داشته باشیم. در این بازه پنجساله، برخی محصولات ایران رشد انفجاری خواهند داشت و برخی دیگر نیازمند بهبود استاندارد و بستهبندیاند تا بتوانند وارد بازارهای پریمیوم شوند.
۱. پسته ایران — برند جهانی با تقاضای پایدار
پسته همچنان مهمترین مزیت رقابتی ایران در حوزه خشکبار است.
دلایل رشد تقاضای جهانی:
- افزایش مصرف پروتئین گیاهی
- توجه به اسنکهای سالم
- تقویت بازار چین، هند و اروپا
پیشبینیها نشان میدهد که تا ۲۰۳۰ تقاضا برای پسته درجهیک حدود ۵–۶٪ رشد سالانه دارد.
مزیت ایران: عطر و طعم طبیعی، درصد خندان بالا، تنوع سایز و کیفیت.
چالشها: مدیریت سموم، بستهبندی رقابتی، ارسال سریع به بازارهای آسیایی.
۲. خرمای ایران — ستاره نوظهور در بازار آسیای شرقی و اروپای شمالی
خرمای مضافتی، استعمران، پیارم و کبکاب در سالهای آینده رشد قابلتوجهی دارند.
مهمترین محرکها:
- افزایش مصرف محصولات شیرین طبیعی
- جایگزینی خرما با شکر در رژیمهای سالم
- محبوبیت روزافزون خرما در اسنکهای انرژیزا
چین، ژاپن، کره جنوبی و آلمان بزرگترین فرصتها برای ایران هستند.
پیشبینی رشد تقاضا: ۶٪ سالانه تا ۲۰۳۰.
۳. انجیر خشک — محصول پریمیوم با کمترین رقیب جدی
ایران یکی از تولیدکنندگان اصلی انجیر خشک جهان است.
ویژگی اصلی: محصول کمیاب، ارگانیکمحور و باکیفیت طبیعی.
بازار هدف اصلی: اروپا، روسیه، کانادا و شرق آسیا.
تقاضا تا ۲۰۳۰ حدود ۵٪ رشد سالانه خواهد داشت.
فرصت طلایی: برندسازی و بستهبندی شکیل برای ورود به بازارهای لوکس.
۴. کشمش — محصولی با تقاضای صنعتی و مصرفی همزمان
کشمش ایران به دلیل ارزش تغذیهای و کاربرد در صنایع غذایی جهانی، جایگاه مهمی دارد؛ اما
چالش اصلی: استانداردهای دقیق سموم اتحادیه اروپا.
فرصت: تأمین قراردادهای بلندمدت برای اروپا، روسیه، ترکیه و آسیای مرکزی.
۵. بادام ایرانی — گنج پنهان با ارزش افزوده بالا
بازار آمریکا و اسپانیا رقبای اصلیاند، اما بادام ایرانی با طعم خاص و کیفیت طبیعیاش میتواند در niche marketها مانند ارگانیک و پریمیوم رشد کند.
تحلیل بازارهای هدف: کدام کشورها و مناطق، اولویت صادرات خشکبار ایران هستند؟
برای طراحی استراتژی صادرات خشکبار در بازه ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰، صرف دانستن اینکه «جهان به خشکبار نیاز دارد» کافی نیست؛ باید بدانیم کدام بازار، چه نوع محصولی، با چه بستهبندی و در چه بازه قیمتی میخواهد. در یک نگاه تحلیلی، میتوان بازارهای هدف ایران را به چند خوشه اصلی تقسیم کرد:
۱. اروپا؛ بازار استانداردمحور و حساس به کیفیت
اروپا (بهویژه آلمان، فرانسه، ایتالیا، هلند و کشورهای شمال اروپا) یکی از مهمترین مقاصد خشکبار پریمیوم است. ویژگیهای این بازار:
- حساسیت بسیار بالا به باقیمانده سموم (MRL) و استانداردهای ایمنی غذایی
- تمایل به محصولات ارگانیک، بدون شکر افزوده و فاقد نگهدارنده
- اهمیت برچسبگذاری شفاف (منشأ محصول، روش فرآوری، آلرژنها)
- ترجیح به بستهبندیهای کوچک و میانرده تا پریمیوم برای فروشگاههای زنجیرهای و آنلاین
برای حضور پایدار در اروپا، صادرکننده ایرانی باید روی کنترل مزرعه تا بندر، آزمایشگاه معتبر، مدارک ردیابی و بستهبندی حرفهای سرمایهگذاری کند. در مقابل، حاشیه سود و امکان ساخت برند، بالاتر از بسیاری بازارهای دیگر است.
۲. کشورهای عربی و خلیج فارس؛ بازار سرعت، تنوع و پرمیوم لوکس
کشورهایی مانند امارات، عربستان، قطر، کویت و عمان همزمان دو نوع تقاضا دارند:
- تقاضای حجمی و فلهای برای هتلها، کیترینگ و خردهفروشی سنتی
- تقاضای لوکس و برندمحور برای فروشگاههای ویژه، فرودگاهها و فروش آنلاین
در این بازارها، ظاهر محصول، یکنواختی سایز، طراحی بستهبندی و سرعت تحویل اهمیت زیادی دارد. پسته، خرما، بادام و مخلوطهای اسنک سالم، بیشترین پتانسیل را دارند. مزیت ایران: فاصله جغرافیایی کم، شناخت فرهنگی و سابقه مصرف خشکبار ایرانی.
۳. شرق و جنوب آسیا؛ بازار روبهرشد با مصرفکننده جوان
چین، هند، مالزی، اندونزی، ژاپن و کره جنوبی در دهه آینده به موتور رشد تقاضای جهانی خشکبار تبدیل میشوند. ویژگی این بازارها:
- جمعیت بالا و طبقه متوسط در حال گسترش
- گرایش روزافزون به اسنکهای سالم، انرژیزا و گیاهی
- حضور پررنگ پلتفرمهای فروش آنلاین و مارکتپلیسها
- امکان فروش هم در قالب محصول نهایی بستهبندیشده و هم به صورت مواد اولیه برای صنایع غذایی
در این فضا، برندهای ایرانی میتوانند با تمرکز روی داستانسرایی برند (Storytelling)، معرفی اقلیم و تنوع طعمی ایران، جایگاه ویژهای کسب کنند.
۴. روسیه، اوراسیا و کشورهای CIS؛ بازار استراتژیک همسایه
بازار روسیه، قزاقستان، آذربایجان، ارمنستان و سایر کشورهای حوزه CIS، هم از نظر مسیرهای لجستیکی و هم از نظر تقاضای روبهرشد برای خشکبار، برای ایران جذاب هستند. در این منطقه:
- قیمت و ثبات تأمین اهمیت زیادی دارد
- قراردادهای بلندمدت B2B با واردکنندگان و توزیعکنندگان منطقهای، کلید موفقیت است
- پسته، کشمش، خرما و انجیر میتوانند سبد اصلی صادرات باشند
چالشها و ریسکهای پیش روی صادرات خشکبار ایران تا ۲۰۳۰
برای اینکه تصویر واقعیتر باشد، باید علاوه بر فرصتها، به چالشهایی که ممکن است سهم ایران را محدود کنند هم نگاه کنیم. برخی از این چالشها قابل مدیریتاند، به شرط آنکه از امروز برایشان برنامه وجود داشته باشد.
۱. تغییرات اقلیمی و فشار بر منابع آب
خشکبار ایران بهشدت وابسته به باغات پسته، خرما، انگور، انجیر و بادام است؛ محصولاتی که هرکدام نیاز آبی و اقلیمی خاص دارند. تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگی، شوری آب و خاک و افزایش دما میتواند:
- کیفیت محصول را تحتتأثیر قرار دهد
- هزینه تولید را افزایش دهد
- ثبات عرضه در بلندمدت را تهدید کند
بدون برنامهریزی برای بهرهوری آب، اصلاح ارقام، مدیریت باغات و توسعه کشتهای سازگارتر، مزیت ایران دچار فرسایش میشود.
۲. استانداردهای سختگیرانهتر غذایی
بازارهای هدف بهخصوص اروپا، هر سال استانداردها را سختگیرانهتر میکنند؛ بهویژه در زمینه:
- باقیمانده سموم و مواد شیمیایی
- وجود سموم قارچی مانند آفلاتوکسین
- آلودگیهای میکروبی و فلزات سنگین
اگر زنجیره تولید و صادرات ایران نتواند همگام با این استانداردها حرکت کند، ممکن است با مرجوع شدن محمولهها، محدودیت واردات یا از دست دادن اعتماد بازار روبهرو شود.
۳. رقابت قیمتی و برندسازیِ ضعیف
در بسیاری از موارد، ایران خشکبار باکیفیت تولید میکند، اما به دلیل ضعف در:
- بستهبندی
- هویت برند
- بازاریابی B2B و B2C
- حضور حرفهای در نمایشگاهها و پلتفرمهای بینالمللی
محصول خود را در سطح کالای خام و بدون برند میفروشد؛ در حالیکه رقبایی مانند ترکیه یا آمریکا همان محصول را با ارزش افزوده بالا و حاشیه سود بیشتر عرضه میکنند.
۴. لجستیک، تحریمها و نوسان ارزی
چالشهای مرتبط با حملونقل بینالمللی، هزینههای کانتینر، مسائل بانکی و نوسانات نرخ ارز، همگی بر قیمت نهایی، قدرت رقابت و قابلیت برنامهریزی بلندمدت صادرکننده تأثیرگذارند. مدیریت این ریسکها نیازمند همکاری نزدیک بین تولیدکننده، صادرکننده و پارتنرهای لجستیکی و مالی است.
استراتژی پیشنهادی برای صادرکنندگان ایرانی در افق ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰
برای اینکه ایران بتواند در بازار جهانی خشکبار نهتنها حضور داشته باشد، بلکه سهم خود را افزایش دهد و در بخش پریمیوم بدرخشد، نیاز به رویکردی ترکیبی و حرفهای است. در ادامه، چند محور کلیدی استراتژی را میتوان پیشنهاد داد:
۱. حرکت از «فروش محصول» به «ساخت برند و تجربه»
در پنج سال آینده، صرفاً داشتن محصول خوب کافی نیست. خریدار جهانی میخواهد بداند:
- این محصول از کجا آمده؟
- چه داستانی پشت آن است؟
- چرا باید آن را بهجای محصول رقیب انتخاب کند؟
ایران میتواند با تأکید بر تنوع اقلیم، قدمت کشاورزی، روایتهای منطقهای و کیفیت طبیعی، برندهایی خلق کند که در ذهن خریدار بمانند. این کار از طریق:
- طراحی هویت بصری قدرتمند
- وبسایت و کاتالوگ حرفهای چندزبانه
- حضور هدفمند در نمایشگاهها و LinkedIn و پلتفرمهای B2B
امکانپذیر است.
۲. استانداردسازی و شفافیت زنجیره تأمین
برای ورود مطمئن به بازارهای اروپا و شرق آسیا، صادرکننده ایرانی باید:
- با باغداران و تأمینکنندگان قراردادهای طولانیمدت و مبتنی بر کیفیت ببندد
- سیستمهای نمونهبرداری، آزمایش و مستندسازی را بهروز کند
- امکان ردیابی محصول از باغ تا بندر را فراهم کند
این اقدامات نهتنها ریسک مرجوعی را کاهش میدهد، بلکه اعتماد خریداران عمده را نیز افزایش میدهد.
۳. تمرکز بر سبد محصولات استراتژیک
بهجای پراکندگی، بهتر است هر مجموعه صادراتی روی یک سبد مشخص تمرکز کند؛ مثلاً:
- «پسته و مشتقات آن» (مغز، خلال، اسنک)
- «خرما و فرآوردههای خرمایی» (خرما، سیروپ، اسنک انرژیزا)
- «انجیر و محصولات پریمیوم»
این تمرکز به عمق تخصص، بهبود کیفیت و مذاکرات بهتر B2B کمک میکند.
۴. استفاده از پارتنرهای تخصصی تأمین و صادرات
همکاری با مجموعههایی که هم شبکه تأمین داخلی قوی دارند و هم شناخت بازار بینالمللی و ارتباطات B2B فعال، راه میانبر مهمی است. در چنین مدلی، تولیدکننده یا باغدار میتواند روی کیفیت محصول تمرکز کند و مدیریت:
- مذاکره با خریداران خارجی
- انطباق با استانداردها
- برنامهریزی حملونقل و مستندات صادراتی
را به شریک تخصصی خود بسپارد. اوان تجارت میتواند در چنین نقشی بهعنوان یک تأمینکننده و صادرکننده معتبر در سطح جهانی عمل کرده و میان ظرفیت تولید ایران و نیاز بازارهای هدف پل حرفهای بسازد.
جمعبندی: آینده صادرات خشکبار ایران از نگاه ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰
در افق ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰، آینده صادرات خشکبار ایران نه کاملاً «تضمینشده» و نه «نگرانکننده» است؛ بلکه بهشدت وابسته به نوع نگاه و تصمیمهای امروز بازیگران این حوزه خواهد بود. روندهای جهانی نشان میدهند که:
- تقاضا برای میانوعدههای سالم، طبیعی و گیاهی در حال افزایش است.
- مصرفکنندگان به منشأ، داستان، گواهینامهها و شفافیت زنجیره تأمین اهمیت میدهند.
- بازارهای اروپا، کشورهای عربی و شرق آسیا هرکدام پنجرهای متفاوت اما واقعی برای رشد صادرات خشکبار ایران هستند.
اگر زنجیره تولید و صادرات ایران بتواند:
- خود را با استانداردهای نوین هماهنگ کند،
- بر برندسازی و بستهبندی صادراتی سرمایهگذاری نماید،
- و از ظرفیت پارتنرهای حرفهای در حوزه تأمین و تجارت بینالملل استفاده کند،
آنگاه میتوان انتظار داشت که در پایان این دهه، صادرات خشکبار ایران نهتنها از نظر حجم، بلکه از نظر ارزش افزوده و جایگاه برند نیز ارتقا یابد.
این مقاله میتواند مبنایی برای تدوین استراتژیهای دقیقتر در سطح هر محصول، هر منطقه تولیدی و هر بازار هدف باشد؛ از پسته رفسنجان و کرمان گرفته تا خرماهای جنوب، انجیرهای فارس و توابع، کشمشهای خراسان و زنجان و بادامهای مناطق کوهستانی. آینده صادرات خشکبار ایران، در نهایت، نتیجه ترکیب کیفیت محصول، هوشمندی تجاری و انتخاب پارتنرهای درست خواهد بود.
سوالات متداول صادرات خشکبار ایران
۱. کدام خشکبار ایران در سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ بیشترین تقاضای جهانی را دارد؟
مهمترین محصولات دارای رشد تقاضا شامل پسته، خرما، انجیر خشک، کشمش و بادام هستند. پسته و خرما بیشترین ظرفیت توسعه در بازارهای آسیایی و خلیج فارس دارند، در حالیکه انجیر خشک و کشمش برای بازارهای اروپا و آمریکای شمالی پتانسیل صادراتی بالایی دارند.
۲. بازارهای اولویتدار برای صادرات خشکبار ایران کدام کشورها هستند؟
براساس تحلیل روندهای تجارت جهانی، سه خوشه اصلی بازارهای هدف عبارتاند از:
- اروپا (آلمان، ایتالیا، هلند، اسکاندیناوی): بازارهای استانداردمحور و پریمیوم
- کشورهای عربی و خلیج فارس (امارات، عربستان، قطر، کویت): بازارهای پرمصرف و لوکس
- شرق و جنوب آسیا (چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، مالزی): بازارهای جوان و در حال رشد
۳. مهمترین استانداردها و گواهینامههای موردنیاز برای صادرات خشکبار چیست؟
بسته به بازار هدف، مهمترین مدارک و الزامات شامل موارد زیر است:
- گواهی بهداشت و سلامت مواد غذایی
- گواهی وجود نداشتن آفلاتوکسین و کنترل سموم
- گواهی ارگانیک (اختیاری برای اروپا و امریکا اما بسیار ارزشمند)
- اسناد ردیابی محصول از باغ تا بندر
- مدارک پروانه صادراتی، COI، و استانداردهای بستهبندی
۴. بستهبندی مناسب برای صادرات خشکبار چیست؟
تا سال ۲۰۳۰، حدود ۶۰٪ فروش جهانی خشکبار در قالب بستههای ۳۰ تا ۲۰۰ گرمی انجام میشود. بستهبندیهای مناسب باید:
- مقاوم در برابر رطوبت و اکسیژن باشند
- اطلاعات کامل منشأ و استانداردها را نمایش دهند
- طراحی حرفهای و مناسب قفسه فروشگاهی داشته باشند
برای بازارهای عربی و آسیایی بستهبندیهای لوکس نیز بسیار مؤثر است.
۵. چرا کنترل سموم و آزمایشگاه معتبر برای صادرات خشکبار ضروری است؟
بازارهایی مانند اروپا و ژاپن دارای قوانین سختگیرانه در زمینه باقیمانده سموم و آفلاتوکسین هستند. عدم ارائه آزمایش معتبر میتواند باعث:
- مرجوع شدن محموله
- جریمه یا محدودیت صادرات
- آسیب جدی به اعتبار برند
شود. به همین دلیل صادرکنندگان باید از زنجیره تأمین کنترلشده استفاده کنند.
۶. مزیت رقابتی خشکبار ایران در بازار جهانی چیست؟
ایران از نظر کیفیت طبیعی، طعم ممتاز، قدمت کشاورزی و تنوع اقلیمی یکی از کشورهای بیرقیب است. بسیاری از محصولات ایرانی بهصورت طبیعی نزدیک به استانداردهای ارگانیک هستند و این موضوع در بازارهای پریمیوم ارزش بسیار بالایی دارد.
۷. بهترین روش برای ورود پایدار به بازارهای جهانی چیست؟
سه راهکار کلیدی برای حضور پایدار وجود دارد:
- قراردادهای بلندمدت با باغداران و تأمینکنندگان
- استانداردسازی کامل زنجیره تأمین
- همکاری با یک پارتنر تخصصی صادراتی که شناخت کامل از بازار، الزامات و مسیرهای لجستیک داشته باشد
۸. نقش پارتنر صادراتی در موفقیت فروش بینالمللی چیست؟
یک پارتنر حرفهای مانند اوان تجارت میتواند:
- محصول را مطابق استاندارد بازار هدف آماده کند
- مستندات و الزامات قانونی را مدیریت کند
- با خریداران معتبر جهانی مذاکره کند
- برنامه حملونقل، پرداخت و پایش کیفیت را هدایت کند
این مدل همکاری، ریسک صادرات را کاهش و شانس موفقیت را افزایش میدهد.
۹. آیا خشکبار ایران در بازار چین و شرق آسیا آینده خوبی دارد؟
بله. بهویژه پسته، خرما و بادام. مصرف اسنکهای سالم و گیاهی در چین، مالزی، ژاپن و کره جنوبی بهسرعت در حال رشد است و تا سال ۲۰۳۰ بخشی از پررونقترین بازارهای هدف خشکبار ایرانی خواهند بود.
۱۰. آینده قیمت جهانی خشکبار تا ۲۰۳۰ چگونه پیشبینی میشود؟
عوامل اقلیمی، کمبود منابع آب، افزایش مصرف سالم، و رشد طبقه متوسط جهانی موجب شده قیمت خشکبار پریمیوم روند صعودی ملایم اما پایدار داشته باشد. محصولاتی مانند پسته و خرمای پیارم بیش از سایرین رشد ارزش خواهند داشت.








