چرا قوانین ایمنی غذایی اتحادیه اروپا برای ایران جدیتر از همیشه است؟
اتحادیه اروپا یکی از سختگیرانهترین رژیمهای نظارتی جهان در حوزه ایمنی غذایی را دارد. مقررات سراسری، سیستمهای ارزیابی ریسک، ردیابی زنجیره تأمین و سازوکارهای هشدار سریع، طوری طراحی شدهاند که حتی یک خطای کوچک در مزرعه یا کارخانه، میتواند به «رد محموله»، «احضار تأمینکننده» یا حتی «ممنوعیت موقت واردات» منجر شود. برای صادرکننده ایرانی، این یعنی هر کانتینر بهجای یک معامله ساده، در واقع یک «پروژه کیفیت» است.
از نگاه کشاورز و فرآوریکننده ایرانی، سختگیری اروپا گاهی شبیه مانعی دستنیافتنی بهنظر میرسد؛ مخصوصاً زمانی که با موضوعاتی مثل «باقیمانده سموم در پسته و کشمش»، «آفلاتوکسین در خشکبار» یا «اطلاعات ناقص روی برچسب خرما و فرآوردههای گوجهفرنگی» مواجه میشویم. اما همان چارچوبی که در کوتاهمدت هزینه و پیچیدگی ایجاد میکند، اگر درست خوانده و در استراتژی تولید و صادرات ادغام شود، میتواند به مزیت رقابتی پایدار برای محصولات ایرانی تبدیل شود.
بازار اروپا برای بخشی از محصولات کشاورزی و غذایی ایران، بازار «پریمیوم» است؛ جایی که خریدار حاضر است برای کیفیت، ثبات و Traceability پول بیشتری بپردازد. یعنی همان چیزی که بسیاری از رقبای منطقهای ایران هنوز بهطور کامل به آن نرسیدهاند. اگر تولیدکننده و صادرکننده ایرانی بتواند استانداردهای ایمنی غذایی اروپا را از «فهرست ممنوعیتها» به «نقشه راه سرمایهگذاری روی مزرعه، کارخانه و سیستم کنترل کیفیت» تبدیل کند، موقعیت ایران در زنجیره ارزش جهانی غذا قابلدفاعتر خواهد شد.
این مقاله تلاش میکند چارچوب ایمنی غذایی اتحادیه اروپا را از زاویه تصمیمگیری تولیدکننده و صادرکننده ایرانی بازخوانی کند؛ از معماری قانونی و نقش نهادهایی مثل EFSA و RASFF تا الزامات HACCP، ردیابی و اسناد. هدف، ارائه یک «نقشه راه ورود» است؛ نه صرفاً ترجمه مقررات. مثالها را تا حد ممکن با پسته، زعفران، کشمش، خرما و فرآوردههای گوجهفرنگی و تجربههای واقعی بازار پیوند میدهیم.
چارچوب ایمنی غذایی اتحادیه اروپا؛ از قانون سراسری تا تصمیم خریدار
نقطه شروع درک الزامات ورود محصولات ایرانی به اروپا، «مقررات ایمنی غذایی عمومی» اتحادیه اروپا است که عملاً قانون مادر محسوب میشود. این مقررات، چند اصل بنیادین را تعریف میکند: مسئولیت اصلی ایمنی بر عهده کسبوکار غذایی است؛ هر محصول باید قابل ردیابی باشد؛ و هیچ محصولی که برای مصرفکننده بالقوه خطرناک است، نباید وارد بازار شود.
برای صادرکننده پسته یا کشمش، این قانون بهطور عملی یعنی: نمیتوانید فقط به گواهی بهداشت خروجی اکتفا کنید. باید بتوانید نشان دهید محصول، از مزرعه تا انبار، فرآوری، بستهبندی و حمل، تحت سیستمی مدیریت شده که خطراتی مانند آفلاتوکسین، سموم، فلزات سنگین و آلودگی میکروبی کنترل شدهاند. همین منطق برای زعفران با ریسک تقلب و آلودگی شیمیایی، خرما با ریسک کپکزدگی و شکر اضافی، و رب گوجهفرنگی با ریسک فلزات سنگین و مواد افزودنی هم صادق است.
در عمل، خریدار اروپایی، علاوه بر قوانین سراسری اتحادیه، الزامات اضافی سوپرمارکت، برند مقصد، یا استانداردهای خصوصی (مانند BRCGS، IFS یا الزامات اختصاصی ریتیلر) را هم لحاظ میکند. یعنی «شرایط تأیید ایمنی غذایی برای بازار اروپا» ترکیبی است از قانون، سیاست داخلی شرکت خریدار و ادراک ریسک آنها از ایران بهعنوان کشور مبدأ.
برای کاهش این ادراک ریسک، صادرکننده ایرانی باید دو کار موازی انجام دهد: از یکسو، مواد قانونی را بشناسد و آنها را در طراحی سیستم کیفیت خود پیاده کند؛ از سوی دیگر، ظرفیت ارائه شواهد قابلباور (آزمایشگاه معتبر، ردیابی، ممیزی، اسناد کامل) را بسازد تا اعتماد خریدار شکل بگیرد.
نقش EFSA در ارزیابی ریسک غذایی و پیامدهای آن برای محصولات ایرانی
EFSA یا «سازمان ایمنی غذایی اروپا» نهاد علمی اتحادیه است که وظیفه اصلی آن ارزیابی ریسک در زنجیره غذایی است. EFSA خودش قانون نمینویسد، اما با تحلیل دادهها، مطالعات علمی و پایش مداوم خطرات، به کمیسیون اروپا و دولتهای عضو مشاوره میدهد تا حدود مجاز آلایندهها، افزودنیها و باقیمانده آفتکشها تعیین یا بازنگری شود.
برای صادرکننده ایرانی، این یعنی حد مجاز باقیمانده سموم در پسته، کشمش یا سبزی خشک، یا حدود مجاز آفلاتوکسین در خشکبار، اعداد تصادفی یا صرفاً «سلیقهای» نیستند؛ بلکه بر پایه مدلهای ریسک و دادههای مصرفی اروپا تعیین شدهاند. اگر در یک دوره زمانی، هشدارهای متعددی درباره آفلاتوکسین در پسته یا فلزات سنگین در فرآوردههای گوجهفرنگی از یک مبدأ خاص گزارش شود، EFSA میتواند پیشنهاد بازبینی سختگیرانهتر حدود مجاز یا افزایش فراوانی کنترلها را مطرح کند.
نمونههای عملی برای ایران:
- در پسته، تمرکز EFSA روی آفلاتوکسین و باقیمانده سموم باعث شده بسیاری از خریداران اروپایی آزمایشهای دوباره در بندر ورودی انجام دهند. اگر صادرکننده در مبدأ، برنامه کنترل آفلاتوکسین و سموم را جدی نگیرد، هر بار با ریسک «رد محموله» روبهرو خواهد بود.
- در کشمش و انگور خشک، سختگیری روی سموم باغی و آلودگی میکروبی (بهویژه در محصولات با رطوبت بالاتر) پررنگ است و برنامه سمپاشی، زمان برداشت و روش خشککردن باید با این واقعیت تنظیم شود.
- در زعفران، بحث اصلی علاوه بر آلودگی شیمیایی، موضوع تقلب و ناخالصی است؛ هرگونه تقلیل کیفیت، میتواند منجر به از دست رفتن اعتبار برند ایرانی در گزارشهای ریسک شود.
خواندن خروجیها و نظرات EFSA برای صادرکنندهای که بهدنبال استراتژی میانمدت در بازار اروپا است، یک «کار لوکس» نیست؛ بخشی از مطالعات بازار است. این همان جایی است که «دادهمحوری در تصمیمات صادراتی» معنا پیدا میکند.
سیستم هشدار سریع RASFF؛ جایی که خطای کوچک، خبر بزرگ میشود
RASFF یا «شبکه هشدار سریع برای غذا و خوراک دام» ابزار عملی اتحادیه اروپا برای مدیریت حوادث ایمنی غذایی است. هرگاه محصولی در مرز یا بازار داخلی مشکل ایمنی جدی داشته باشد (مثلاً آفلاتوکسین بالاتر از حد مجاز در پسته یا آلودگی میکروبی در خرما)، کشورهای عضو اطلاعات را در RASFF ثبت میکنند و این اطلاعات بین همه اعضا و کمیسیون اروپا بهسرعت بهاشتراک گذاشته میشود.
پیامد این سازوکار برای ایران روشن است: اگر چند محموله متوالی از یک محصول مشخص (مثلاً پسته یا کشمش) از یک مبدأ مشخص (مثلاً یک استان یا گروهی از تأمینکنندگان) با مشکل مشابه برگشت داده شود، در کوتاهمدت دو اتفاق مهم میافتد:
- افزایش سطح بازرسیها و نمونهگیری از همان محصول ایرانی در همه بنادر ورودی اروپا؛
- تقویت ذهنیت منفی نسبت به ریسک تأمین از آن مبدأ در ذهن خریداران حرفهای.
برای صادرکننده ایرانی، رصد گزارشهای RASFF درباره محصولات مشابه، یک «آینه واقعیت» است. اگر در یک دوره زمانی، گزارشهای مکرری درباره آفلاتوکسین در پسته یا کپک در خرما از ایران ثبت شده باشد، صادرکنندهای که قصد ورود به همان دسته محصول را دارد باید:
- سطح کنترلهای آزمایشگاهی خود را بالاتر از حد مینیمم رایج تعریف کند؛
- در مذاکره با خریدار، برنامه کنترل کیفی خود را شفاف نشان دهد تا بتواند از ادراک منفی بازار فاصله بگیرد؛
- با تأمینکنندگان خود قراردادهایی با بندهای مشخص درباره سموم، رطوبت، شرایط انبار و ردیابی منعقد کند.
در عمل، بسیاری از خریداران اروپایی قبل از مذاکره، وضعیت یک مبدأ را در RASFF بررسی میکنند. یعنی «اعتبار ریسکی کشور»، بخشی از اعتبار شما بهعنوان صادرکننده است؛ حتی اگر خودتان هرگز دچار برگشت محموله نشده باشید.
Traceability و HACCP؛ ستون فقرات دسترسی پایدار به بازار اروپا
دو مفهوم کلیدی در قوانین اروپا که مستقیماً به طراحی سیستم شما در ایران مرتبط است، «قابلیت ردیابی» (Traceability) و «سیستم تحلیل خطر و نقاط کنترل بحرانی» (HACCP) هستند. بدون این دو، صحبت از ورود پایدار به بازار اروپا بیشتر شبیه آزمون و خطاست تا استراتژی.
Traceability؛ از مزرعه تا قفسه
قوانین اتحادیه اروپا الزام میکند که هر محصول غذایی قابل ردیابی باشد؛ حداقل در سطح «یک گام قبل و یک گام بعد». اما خریدار حرفهای B2B معمولاً انتظار دارد این ردیابی تا مزرعه یا حداقل تا خوشه تأمینکنندگان مشخص ادامه پیدا کند. برای زنجیرههایی با ریسک بالاتر مثل پسته، کشمش و خرما، این اهمیت دوچندان دارد.
ردیابی در عمل یعنی:
- شناسهگذاری بچها و محمولهها از لحظه ورود محصول خام تا خروج محصول نهایی؛
- امکان اتصال هر بچ محصول نهایی به سوابق آزمایشگاهی، تأمینکننده، تاریخ تولید و شرایط انبارش؛
- توان واکنش سریع در صورت بروز مشکل (فراخوان یا محدود کردن یک بچ خاص بهجای کل محصول در بازار).
HACCP؛ تبدیل ایمنی غذایی به یک سیستم، نه یک اقدام مقطعی
HACCP، ابزار استاندارد جهانی برای شناسایی خطرات و تعریف نقاط کنترل بحرانی در زنجیره تولید است. در اتحادیه اروپا، داشتن و اجرای مستند سیستم HACCP برای کسبوکارهای غذایی الزامی است. برای صادرکننده ایرانی، معنای عملی آن این است که:
- خطرات شیمیایی (مثل سموم و فلزات سنگین)، میکروبی (مثل کپک، سالمونلا) و فیزیکی (مثل اجسام خارجی) بهصورت سیستماتیک شناسایی و ارزیابی شده باشند؛
- در هر مرحلهای که خطر بالا است (مثلاً خشککردن و انبارش پسته، یا غلظتگیری رب گوجهفرنگی)، نقاط کنترل بحرانی تعریف و پایش شوند؛
- ثبت و مستندسازی دادهها جدی گرفته شود، چون خریدار اروپایی در ممیزی یا بررسی پرونده، به همین مستندات استناد میکند.
همراستسازی HACCP با الزامات خریداران اروپایی، یعنی شما فقط یک «گواهی» HACCP ندارید، بلکه نقشه خطرات و کنترلها را متناسب با محصول، بازار مقصد و یافتههای جدید (مثلاً گزارشهای EFSA و RASFF) بهروز میکنید.
محورهای اصلی نظارت اروپا و ریسکهای رایج صادرکنندگان ایرانی
برای طراحی استراتژی «Market Access» به اروپا، لازم است تصویر شفافی از محورهای اصلی نظارت ایمنی غذایی در این بازار و خطاهای رایجی که صادرکنندگان ایرانی در هر محور مرتکب میشوند داشته باشیم. جدول زیر تلاش میکند این دو را کنار هم قرار دهد؛ تا مدیر تأمین، مالک برند یا صادرکننده، بتواند روی نقاطی که بیشترین ریسک و بیشترین احتمال برگشت محموله را دارند متمرکز شود.
این جدول جایگزین مشاوره تخصصی نیست؛ اما میتواند چارچوبی برای طراحی برنامه ارتقای کیفیت، برنامه آزمایشگاهی و مدیریت تأمینکنندگان باشد. پیشنهاد عملی این است که هر محور را با وضعیت فعلی مزرعه/کارخانه خود مقایسه کنید، فاصله را بسنجید و اقدامات اصلاحی مرحلهبندیشده طراحی کنید.
| محور نظارت اتحادیه اروپا | تمرکز مقررات و کنترلها | ریسکهای رایج صادرکنندگان ایرانی |
|---|---|---|
| باقیمانده سموم (MRL) | حدود مجاز برای هر ماده فعال روی هر محصول؛ کنترل منظم در مرز و بازار داخلی؛ توجه ویژه به محصولات پرریسک مثل خشکبار، انگور خشک و سبزی خشک. | استفاده از سموم غیرمجاز یا دوز بالاتر از توصیه؛ عدم رعایت فاصله زمانی آخرین سمپاشی تا برداشت؛ نبود برنامه مستند کنترل بقایای سموم. |
| آلایندههای شیمیایی و میکروبی (آفلاتوکسین، فلزات سنگین، کپک) | حدود مجاز آفلاتوکسین در مغزها و خشکبار؛ کنترل فلزات سنگین در فرآوردههای گوجهفرنگی و ادویه؛ پایش کپک و رطوبت در خرما و کشمش. | خشککردن و انبارش نامناسب پسته و کشمش؛ کنترل ناکافی رطوبت در خرما؛ استفاده از مواد اولیه با آلودگی پیشینی در رب گوجهفرنگی. |
| لیبل و اطلاعات روی بسته | الزامات برچسبگذاری براساس مقررات اتحادیه: نام محصول، فهرست مواد، آلرژنها، وزن خالص، تاریخ مصرف، کشور مبدأ، اطلاعات تغذیهای و زبان بازار مقصد. | ترجمه ناقص یا اشتباه؛ عدم ذکر دقیق کشور مبدأ؛ غیبت اطلاعات تغذیهای؛ استفاده از ادعاهای سلامتی بدون پشتوانه؛ عدم تطابق لیبل با فرمولاسیون واقعی. |
| بستهبندی و تماس با غذا | مقررات مواد در تماس با غذا؛ مقاومت بسته در زنجیره لجستیک؛ الزامات فنی برای جلوگیری از مهاجرت مواد شیمیایی از بسته به محصول. | استفاده از مواد بستهبندی غیرتأییدشده؛ ضعف در کیفیت سیل و درزبندی؛ انتخاب بستهبندی ناکافی برای حمل طولانیمدت در اقلیم گرم. |
| اسناد و گواهیها | گواهی بهداشت، گواهی مبدأ، گواهی آنالیز (COA)، گواهیهای قرنطینهای در صورت لزوم؛ انطباق اسناد با محموله واقعی و با قوانین مقصد. | عدم هماهنگی بین اطلاعات اسناد و لیبل؛ COA محدود یا از آزمایشگاه نامعتبر؛ نقص در گواهیهای اجباری؛ آماده نبودن برای ممیزی مستندات توسط خریدار. |
| سیستمهای مدیریت کیفیت (HACCP، ردیابی) | الزام به وجود و اجرای مؤثر HACCP؛ قابلیت ردیابی بچها؛ نگهداری سوابق و آمادگی برای ممیزی ریتیلر یا خریدار صنعتی. | HACCP صوری بدون اجرای واقعی؛ نبود ردیابی تا سطح تأمینکننده مزرعه؛ سوابق ناقص یا غیرقابلاعتماد؛ ناتوانی در پاسخ سریع به شکایت کیفیتی. |
چکلیست عملی برای صادرکننده ایرانی قبل از ورود به بازار اروپا
برای کاهش ریسک و افزایش شانس موفقیت در ورود به اتحادیه اروپا، نیاز به یک چکلیست عملی دارید که بتوانید قبل از هر تصمیم جدی برای توسعه بازار، آن را مرور کنید. محورهای زیر، حداقلهایی هستند که باید در سطح شرکت و زنجیره تأمین خود ارزیابی کنید:
- انتخاب تأمینکننده قابل ردیابی: آیا میتوانید هر بچ پسته، کشمش، خرما یا گوجهفرنگی صنعتی را به مزرعه یا خوشه تأمینکنندگان مشخص متصل کنید؟ آیا قراردادهای رسمی با تأمینکنندگان دارید که الزامات سموم، رطوبت، انبارش و بهداشت را تعریف کند؟
- برنامه آزمایشگاهی منظم: آیا برای هر محصول، برنامه مشخص و نوشتهشدهای برای آزمایش باقیمانده سموم، آفلاتوکسین، فلزات سنگین و شاخصهای میکروبی دارید؟ آیا از آزمایشگاههای معتبر و ترجیحاً دارای تأییدیههای بینالمللی استفاده میکنید؟
- همراستسازی HACCP با الزامات اروپایی: آیا سیستم HACCP شما فراتر از یک پرونده کاغذی است؟ آیا آخرین ممیزی داخلی و خارجی انجام شده و اقدامات اصلاحی ثبت شدهاند؟ آیا نقشه نقاط بحرانی را بر اساس تجربه صادرات و دادههای جدید بهروزرسانی میکنید؟
- مدیریت مستندات (COA، گواهی بهداشت، گواهی مبدأ): آیا برای هر محموله، مجموعه کامل و منسجم اسناد را آماده میکنید؟ آیا اطلاعات روی اسناد با لیبل، قرارداد فروش و محتوای واقعی محصول کاملاً همخوان است؟
- آمادگی برای ممیزی خریدار یا ریتیلر: آیا زیرساخت فیزیکی (نظافت، مسیر جریان مواد، انبارش)، نیروی انسانی (آموزشدیده برای پاسخ به سوالات ممیزی) و مستندسازی (فرمها، سوابق، گزارشها) برای پذیرش ممیزی خریدار اروپایی آماده است؟
- برنامه مدیریت شکایت و Recall: آیا روی کاغذ و در عمل، برنامهای برای مدیریت شکایت مصرفکننده و خریدار، و در صورت لزوم فراخوان (Recall) بچهای مشخص دارید؟
- تحلیل دادهمحور از بازار مقصد: آیا گزارشهای مرتبط با محصول خود در RASFF، نظرات EFSA و روندهای تقاضا در بخش بازارها و صادرات بینالمللی را پایش میکنید تا تصمیمات شما بر حدس و گمان تکیه نکند؟
استفاده منظم از این چکلیست، بهخصوص در تعامل با یک پلتفرم تخصصی مانند «اوان تجارت»، میتواند فاصله بین وضعیت فعلی و سطح مورد نیاز برای ورود پایدار به بازار اروپا را بهصورت عینیتر نشان دهد.
چگونه خواندن درست قوانین اروپا، بازی را برای ایران عوض میکند؟
سوال کلیدی این است: آیا چارچوب سختگیرانه ایمنی غذایی اروپا فقط یک «فیلتر حذف» است، یا میتواند به سکوی جهش برای برندهای ایرانی تبدیل شود؟ پاسخ، به نحوه خواندن و پیادهسازی این قوانین بستگی دارد.
اگر مقررات اروپا را صرفاً بهعنوان مجموعهای از ممنوعیتها و تهدیدها ببینیم، نتیجه طبیعی آن واکنش حداقلی است: انجام آزمایش حداقل، اصلاحات موقت قبل از هر محموله، و امید به اینکه مشکل جدی پیش نیاید. این رویکرد در کوتاهمدت شاید چند معامله را جلو ببرد، اما در میانمدت به برگشت محموله، تخریب اعتبار و حاشیه سود شکننده منجر میشود.
اما اگر همان قوانین را بهعنوان «طراحی مهندسیشده یک بازار پریمیوم» بخوانیم، تصویر متفاوت میشود. اینجا قوانین اروپا، در واقع Specification بازاری هستند که حاضر است برای کیفیت، ثبات و شفافیت پول بیشتری بپردازد. برای محصولاتی مثل پسته ممتاز، زعفران با هویت منطقهای، کشمش با ردیابی مزرعهای و رب گوجهفرنگی با استاندارد صنعتی پایدار، این یعنی فرصت ساخت برندهای قابلدفاع در قفسههای اروپا.
در میانمدت، مزیت ایران فقط در «تنوع اقلیمی و کیفیت ذاتی» نخواهد بود؛ بلکه در ترکیب این ظرفیتها با سیستمهای مدرن کیفیت، Traceability و دادهمحوری است. صادرکنندگانی که امروز روی آموزش تأمینکننده، ارتقای زیرساخت آزمایشگاهی، استانداردسازی بستهبندی و همراستسازی HACCP با الزامات اروپا سرمایهگذاری میکنند، فردا احتمالاً تأمینکننده انتخابشده برندهای اروپایی خواهند بود؛ نه صرفاً فروشندهای در بازار نقدی.
واقعیت این است که آینده صادرات پایدار، بدون سیستم کیفیت و ردیابی قابلراستیآزمایی ممکن نیست؛ نه فقط به اروپا، بلکه به اغلب بازارهای جدی جهان. آنچه امروز در قوانین اتحادیه اروپا میبینیم، پیشنمایشی از الزامات فردای بازارهای دیگر است. تبدیل این الزامات به مزیت رقابتی، نیازمند نگاه کلان، تصمیمگیری دادهمحور و شراکت با بازیگرانی است که میتوانند استانداردهای پیچیده را به زبان قابلاجرا در مزرعه و کارخانه ترجمه کنند.
اوان تجارت؛ پل بین استانداردهای اروپا و زنجیره تأمین ایرانی
در چنین فضایی، نقش پلتفرمهایی مانند اوان تجارت فراتر از نقش یک «واسطه تجاری» است. اوان تجارت روی ترکیب سه لایه کار میکند: انتخاب و توسعه شبکهای از تأمینکنندگان و واحدهای فرآوری که قابلیت همراستا شدن با الزامات اروپا را دارند؛ طراحی و پیادهسازی زیرساخت کنترل کیفیت و مستندسازی؛ و ترجمه استانداردهای اتحادیه اروپا و انتظار خریداران اروپایی به زبان عملی مزرعه، کارخانه و تیم صادرات در ایران.
این رویکرد، ریسک خرید از بازار ایران را برای خریداران حرفهای کاهش میدهد و در عین حال به تولیدکننده ایرانی کمک میکند تا گامبهگام، خود را به سطحی برساند که بتواند در بازارهای پریمیوم اروپایی حضور پایدار داشته باشد. تمرکز اوان تجارت بر معرفی حرفهای محصول، منطقه تولید و بستهبندی صادراتی، و همچنین ساختن مرجع محتوایی از طریق «اخبار و مقالات تحلیلی» و «دانشنامه اوان تجارت»، بخشی از همین استراتژی است.
اگر بهعنوان مالک برند، مدیر تأمین یا صادرکننده ایرانی بهدنبال طراحی استراتژی ورود یا توسعه سهم خود در بازار اروپا هستید، گفتوگو با اوان تجارت میتواند نقطه شروعی برای همتراز کردن واقعیت مزرعه و کارخانه با انتظارات پیچیده اما شفاف اتحادیه اروپا باشد؛ بدون شعار، بر پایه داده، تجربه و تعهد مشترک به کیفیت.
پرسشهای متداول درباره الزامات ورود محصولات ایرانی به اتحادیه اروپا
۱. چه محصولاتی از ایران تحت سختگیری بیشتری در اروپا قرار دارند؟
محصولات با ریسک بالاتر از نظر سموم، آفلاتوکسین و آلودگی میکروبی معمولاً کنترل بیشتری میشوند. پسته، برخی مغزها، کشمش و سایر خشکبار، خرما و در مواردی رب و کنسانتره گوجهفرنگی در این دسته قرار میگیرند. این سختگیری بهمعنای غیرقابلصادرات بودن نیست؛ بلکه یعنی برای این اقلام، سطح بالاتری از کنترل مزرعه، انبار، آزمایشگاه و مستندسازی مورد انتظار است. پایش مداوم گزارشهای RASFF به شما کمک میکند ببینید در هر مقطع زمانی کدام گروه محصولات ایرانی زیر ذرهبین هستند.
۲. برای تأیید ایمنی غذایی در بازار اروپا، داشتن HACCP کافی است؟
داشتن سیستم HACCP اجرایی، پیششرط ورود حرفهای به بازار اروپا است، اما «کافی» نیست. خریدار اروپایی علاوه بر HACCP، به کیفیت پیادهسازی، همخوانی آن با الزامات محصول و بازار، نتایج آزمایشگاهی، توان ردیابی و رفتار شما در مدیریت شکایت و اصلاحات نگاه میکند. در بسیاری موارد، ریتیلرها یا برندهای بزرگ، اجرای استانداردهای تکمیلی (مانند BRCGS یا IFS) یا حداقل همراستایی با آنها را هم مطالبه میکنند. بنابراین باید HACCP را پایه سیستم بدانید، نه سقف آن.
۳. آزمایشهای کلیدی قبل از ارسال محموله به اروپا کداماند؟
بسته به نوع محصول، آزمونهای کلیدی متفاوت است؛ اما برای بسیاری از محصولات کشاورزی و غذایی ایران، محورهای مشترک عبارتاند از: باقیمانده سموم (MRL) متناسب با محصول و الگوی سمپاشی؛ آفلاتوکسین و مایکوتوکسینها در مغزها و خشکبار؛ فلزات سنگین در فرآوردههای گوجهفرنگی و برخی ادویهها؛ شاخصهای میکروبی و رطوبت در خرما و کشمش. استفاده از آزمایشگاه معتبر و طراحی پلن نمونهگیری علمی مهمتر از انجام موردی و نمادین چند آزمایش است.
۴. آیا میتوان با بستهبندی فلهای ساده وارد اروپا شد؟
بستهبندی فلهای (مثلاً کیسههای بزرگ برای صنایع) در اروپا رایج است؛ اما حتی در این حالت، مقررات مواد در تماس با غذا و الزامات لیبل باید رعایت شود. ضعف در کیفیت بستهبندی، ریسک آلودگی ثانویه، پارگی در زنجیره حمل و از دست رفتن ردیابی را بالا میبرد. اگر هدف شما حضور در قفسه ریتیل یا پروژههای Private Label است، باید طراحی بستهبندی صادراتمحور، مقاومت مکانیکی و انطباق کامل با مقررات برچسبگذاری را از ابتدا در طرح کسبوکار خود بگنجانید.
۵. نقش پلتفرمی مثل اوان تجارت در کاهش ریسک ورود به اروپا چیست؟
اوان تجارت با تمرکز بر شبکهای انتخابشده از تأمینکنندگان، زیرساخت کنترل کیفیت و فهم عمیق از انتظارات خریداران اروپایی، میتواند فاصله بین واقعیت تولید در ایران و الزامات پیچیده اروپا را کم کند. این شامل کمک در طراحی پلن آزمایشگاهی، بهبود Traceability، استانداردسازی بستهبندی و مستندسازی، و نیز ارائه اطلاعات تحلیلی بازار از طریق «اخبار و مقالات تحلیلی» و «دانشنامه اوان تجارت» است. برای صادرکننده، این یعنی کاهش ریسک آزمونوخطا و افزایش احتمال ساخت روابط بلندمدت با خریداران هدف.









