من بوشهر را بیشتر از پشت میز، از درِ سردخانه و کنار اسکله میشناسم؛ جایی که کیفیتِ پروتئین دریایی نه با شعار، بلکه با «ثانیه و درجه سانتیگراد» تعریف میشود. شیلات و آبزیپروری بوشهر فقط یک صنعت محلی نیست؛ یک خط تغذیه برای زنجیره غذایی ایران است: از سفره خانوار تا خط تولید کنسرو، از رستوران تا کارخانه خوراک آبزی. وقتی قیمت و دسترسی پروتئین در کشور نوسان دارد، وزن پروتئین دریایی در امنیت غذایی و تأمین مواد اولیه بیشتر دیده میشود.
فرصت بازار اینجاست که بوشهر هم «منبع» است و هم «درگاه». دسترسی به آبهای گرم خلیجفارس، سنت صید و توسعه مزارع پرورش میگو و ماهی، و مهمتر از همه ظرفیت بندری و مسیرهای خروج کالا، یک مزیت عملیاتی میسازد. همین مزیت است که میتواند بوشهر را به گرهگاه صادرات آبزیان ایران تبدیل کند؛ البته اگر زنجیره سرد، بهداشت و ردیابی در حد استانداردهای مقصد اجرا شود.
اما هر جا پای پروتئین دریایی وسط است، ریسک هم واقعی است. قطع زنجیره سرد یعنی افزایش بار میکروبی، افت کیفیت بافت و بو، و در برخی گونهها خطر هیستامین. آلودگیهای شیمیایی و فلزات سنگین هم ریسکهایی هستند که با «گمان» مدیریت نمیشوند؛ با نمونهبرداری، COA و کنترل فرایند مدیریت میشوند. اینها همان نقاطیاند که یک محموله صادراتی را یا «قابل پذیرش» میکنند یا «قابل مرجوعی».
در این مقاله زنجیره تأمین شیلات و آبزیپروری بوشهر را با نگاه «مواد اولیه غذایی» و صادرات تحلیل میکنم: از صید و پرورش تا فرآوری (فیله، IQF، کنسرو، پودر ماهی/روغن ماهی) و از استانداردهای بهداشت تا مدیریت Cold Chain، ردیابی و نمونهبرداری. هدف، تصمیمسازی است: برای خرید حرفهای، برای کاهش ریسک، و برای تعریف مشخصات فنی قابل اتکا.
بوشهر در زنجیره مواد اولیه غذایی ایران؛ از دریا تا خط تولید
اگر بوشهر را فقط «استان ساحلی» ببینیم، نقش صنعتیاش را از دست میدهیم. این استان در عمل یک تأمینکننده مواد اولیه برای چندین صنعت غذایی است: کنسروسازی، محصولات منجمد، آمادهپخت، و همچنین صنایع مکمل مثل تولید پودر ماهی و روغن ماهی برای خوراک دام و آبزی. از نگاه تولیدی، مهم نیست ماهی یا میگو در کدام شهر صید یا پرورش شده؛ مهم این است که آیا میتوان آن را با مشخصات ثابت، در حجم پایدار و با کیفیت کنترلشده به کارخانه رساند یا نه.
در بوشهر دو جریان اصلی داریم: صید دریایی (گونههای متنوع گرمآبی) و آبزیپروری (خصوصاً میگو، و در برخی مناطق ماهی در قفس یا استخر). هر جریان، نقطههای کنترل متفاوت دارد. صید، با ریسک نوسان کیفیت و زمان ماندگاری کوتاهتر مواجه است؛ پرورش، با ریسکهای زیستمحیطی، مدیریت خوراک، دارو/مواد مجاز و یکنواختی اندازه. در هر دو حالت، نقش سردخانه و حمل یخچالی، از خودِ صید/برداشت کماهمیتتر نیست.
بهعنوان یک نگاه عملیاتی، بوشهر وقتی به هاب تأمین مواد اولیه غذایی تبدیل میشود که سه چیز را همزمان داشته باشد: ۱) ظرفیت جمعآوری و پیشسردسازی نزدیک به اسکله/مزرعه، ۲) واحدهای فرآوری با استاندارد قابل ممیزی، ۳) لجستیک بندری و کانتینری که زمان–دما را کنترل کند. در این چارچوب، «ظرفیت بندری بوشهر برای صادرات غذایی» در تصمیمگیری خریدار B2B یک پارامتر تعیینکننده است؛ چون سرعت خروج، تراکم کانتینری و دسترسی به زنجیره سرد مسیر را مشخص میکند.
این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که… زنجیره سرد قطع شود و کیفیت صادراتی سقوط کند
در کارخانه، افت کیفیت را با چشم میشود دید: بافت شل، آباندازی، بوی نامطلوب، تغییر رنگ. اما ریشهاش اغلب بیرون کارخانه است؛ جایی بین اسکله و سردخانه، یا بین سردخانه و کانتینر. «الزامات Cold Chain برای صادرات آبزیان» دقیقاً همین شکافها را هدف میگیرد. چون آبزیان بهخصوص در اقلیم گرم جنوبی، به افزایش دما بسیار حساساند و پنجره زمانی ایمن کوتاه است.
قطع زنجیره سرد فقط یک «کاهش کیفیت» نیست؛ میتواند تبدیل به ریسک ایمنی غذایی شود. در گونههای حساس (بهویژه برخی ماهیهای خانواده تُنماهیان/اسکومبروئیدها) تشکیل هیستامین در اثر سوءمدیریت دما یک خطر جدی است؛ خطری که در مقصد با یک تست ساده میتواند محموله را متوقف کند. علاوه بر هیستامین، رشد میکروبی، افزایش TVB-N (شاخص فساد) و افزایش بار کلی آلودگی نیز محتمل است.
چالشهای رایج در نقاط بحرانی زنجیره سرد در جنوب معمولاً اینهاست:
- تاخیر در تخلیه و پیشسردسازی (Pre-chilling) در گرمای ساحل
- یخ ناکافی، یخ آلوده یا آبگیری نامناسب در جعبهها
- سردخانه با چیدمان غیراستاندارد و گردش هوای ضعیف
- بارگیری طولانی و بازماندن درِ کانتینر یخچالی
- نبود ثبت دما (Data logger) یا اختلاف بین دماسنجها
راهحلها هم «اجرایی» هستند نه تزئینی: تعریف SOP برای تحویل در اسکله، قرارداد سطح خدمت دمایی با حملونقل، ثبت پیوسته دما، و ممیزی سردخانهها. اگر اینها نوشته شوند اما اجرا نشوند، صادرات پایدار شکل نمیگیرد.
نقشه فرآوری در بوشهر: فیله، IQF، کنسرو، پودر ماهی و روغن ماهی
وقتی محصول دریایی را «مواد اولیه غذایی» میبینیم، ارزشافزوده در فرآوری تعریف میشود. صادرات فقط ارسال ماهی کامل نیست؛ بسیاری از بازارها محصول را در فرم صنعتی و قابل استانداردسازی میخواهند: فیله سایزبندیشده، میگوی پاکشده و IQF، کنسرو با فرمول مشخص، یا حتی مشتقات صنعتی مثل پودر ماهی و روغن ماهی. هر کدام از این فرمها یک مسیر کیفی و اسنادی جداگانه دارد.
فیله و آمادهپخت (Chilled/Frozen)
فیلهکردن یعنی وارد شدن دست و ابزار و سطح تماس بیشتر؛ پس کنترل بهداشت و زمان فرایند مهمتر میشود. خط فیله باید با برنامه نظافت و ضدعفونی، جداسازی مناطق تمیز/نیمهتمیز، و مدیریت ضایعات کار کند. برای صادرات، یکسانی ضخامت، درصد گلیزینگ (در صورت انجماد)، و کنترل استخوان/پوست هم تبدیل به شاخص قراردادی میشود.
محصولات منجمد و IQF
IQF یعنی انجماد تکی و سریع؛ مزیتش برای خریدار این است که محصول بهصورت دانهای/قطعهای قابل مصرف است و افت کیفیت کمتر میشود. اما IQF در عمل به کیفیت آب مصرفی، زمان پیشسردسازی، و ظرفیت تونل انجماد وابسته است. برای میگو، موضوعات مثل یکنواختی کالیبر، دیاسکین/دیوِین (در صورت سفارش)، و کنترل رطوبت سطحی اهمیت دارد.
کنسرو و نیمهفرآوریهای حرارتی
کنسرو، محصول را از ریسکهای دمایی حملونقل تا حد زیادی جدا میکند، اما ریسک فرایندی خودش را دارد: کنترل حرارتی، یکپارچگی دوخت قوطی، و کنترل فرمولاسیون. در کنسرو، «پایداری» در قفسه ملاک است و هر خطای فرآیند میتواند منجر به ریکال یا شکایت شود؛ بنابراین مستندسازی و کنترل بحرانی (CCP) کلیدی است.
پودر ماهی و روغن ماهی (مواد اولیه خوراک)
این بخش، کمتر دیده میشود اما ستون صنعت خوراک است. ضایعات فرآوری و ماهیهای غیرمناسب مصرف انسانی، اگر سریع و بهداشتی جمعآوری شوند، میتوانند خوراک باکیفیت تولید کنند. اینجا چالش اصلی اکسیداسیون چربی، آلودگی متقاطع و کنترل رطوبت/پروتئین است. خریدار صنعتی معمولاً مشخصات دقیق (پروتئین، چربی، رطوبت، خاکستر) و COA منظم میخواهد.
استانداردهای کلیدی: HACCP، ISO 22000، الزامات EU/FDA، Traceability و کنترل فلزات سنگین
برای بازارهای جدی، کیفیت فقط «ظاهر خوب» نیست؛ یک سیستم قابل ممیزی است. در صادرات محصولات دریایی، حداقل انتظار این است که واحد فرآوری مبتنی بر HACCP کار کند و سیستم مدیریت ایمنی غذا مثل ISO 22000 را اجرا کرده باشد. این استانداردها بهتنهایی تضمین نمیدهند، اما زبان مشترک خریدار و فروشندهاند: میگویند کجا CCP است، چه چیزی ثبت میشود و چه کسی مسئول است.
در مقصدهایی مثل اتحادیه اروپا و آمریکا، حساسیت روی ایمنی غذایی و مستندسازی بالاست. «استانداردهای صادرات میگو به اروپا» معمولاً خریدار را به سمت الزامات دقیقتری سوق میدهد: کنترل باقیماندههای غیرمجاز، برنامه پایش میکروبی، و انطباق برچسبگذاری/ردیابی. در آمریکا هم «الزامات FDA برای محصولات غذایی» برای بسیاری از واردکنندگان به معنی سختگیری در ریسکمحوری، ثبت سوابق و آمادگی برای ممیزی است.
Traceability یا ردیابی، ستون اعتماد در تجارت B2B است. «Traceability در صادرات محصولات دریایی» یعنی بتوانید برای هر کارتن، حداقل اینها را نشان دهید: منبع صید/مزرعه، تاریخ برداشت، شیفت تولید، شماره بچ، دمای نگهداری، و مسیر سردخانه تا بارگیری. هر چه زنجیره پیچیدهتر باشد (چند اسکله، چند سردخانه، چند روز ذخیره)، اهمیت ردیابی بیشتر میشود.
کنترل فلزات سنگین و آلایندهها نیز باید برنامهمند باشد. ادعا کردن کافی نیست؛ برنامه نمونهبرداری و نتایج آزمایشگاهی، ابزار مدیریت ریسک است. بسیاری از خریداران حرفهای، بدون COA معتبر و حداقل یک سابقه پایش، وارد قرارداد بلندمدت نمیشوند.
بستهبندی و حمل: دمای نگهداری، یخ/ژلپک، کارتن مقاوم رطوبت، کانتینر یخچالی و رابطه زمان–دما
در جنوب، بستهبندی فقط «قشنگ بودن» نیست؛ یک ابزار حفظ دما و جلوگیری از نشت و آلودگی است. برای محصول تازه/چیلد، کیفیت یخ و طراحی جعبه تعیین میکند محصول با چه حالتی به مقصد میرسد. برای محصول منجمد، کارتن باید مقاومت رطوبتی داشته باشد، و چیدمان پالت باید گردش هوا را در کانتینر یخچالی حفظ کند.
دامنههای دمایی (راهنمای عملی)
- تازه/چیلد: نزدیک ۰ تا ۴ درجه سانتیگراد (با یخ و زهکشی مناسب)
- منجمد/بلوک: معمولاً ۱۸- درجه سانتیگراد یا پایینتر در زنجیره نگهداری
- IQF: حفظ دمای منفی پایدار و جلوگیری از نوسان برای جلوگیری از یخزدایی/یخزدگی مجدد
یک نکته تجربی از کف عملیات: بسیاری از اختلافها در مقصد، نه به خاطر «دمای ستشده» کانتینر، بلکه به خاطر زمان طولانی بارگیری، پیشسرد نبودن محصول، یا چیدمان غلط رخ میدهد. بنابراین کنترل زمان–دما باید از سردخانه شروع شود، نه از لحظهای که کانتینر روشن میشود.
الزامات بستهبندی رایج در صادرات
- کارتن چندلایه مقاوم رطوبت، چاپپذیر و مناسب پالتبندی
- کیسه داخلی Food Grade با دوخت/سیل مطمئن و حداقل نشت
- در محصول چیلد: جعبه با زهکشی و یخ سالم بهداشتی (یا ژلپک در برخی مسیرها)
- در حمل کانتینری: استفاده از دیتالاگر و پلمب قابل ردیابی
مدیریت کیفیت و نمونهبرداری: COA، میکروبی، TVB-N و هیستامین در گونههای حساس
کیفیت آبزیان را نمیشود با یک عکس یا یک نمونه کوچک «قطعی» کرد؛ باید سیستم نمونهبرداری و معیار پذیرش تعریف شود. در قراردادهای B2B، بهترین کار این است که شاخصهای کیفی به زبان آزمایشگاه و استاندارد نوشته شوند: چه آزمونی، با چه روش و چه حد پذیرش. این کار اختلاف در مقصد را کم میکند.
حداقل بسته کنترلهای رایج برای بسیاری از خریداران شامل موارد زیر است:
- COA برای هر بچ (ترجیحاً از آزمایشگاه معتبر و قابل استعلام)
- آزمونهای میکروبی بر اساس محصول و بازار هدف (مثل شمارش کلی، شاخصهای بهداشتی، و آزمونهای اختصاصی در صورت نیاز)
- TVB-N بهعنوان شاخص فساد در برخی گونهها/فرمها
- هیستامین برای گونههای حساس و مسیرهای پرریسک دمایی
- فلزات سنگین و آلایندهها در چارچوب برنامه پایش دورهای
چالش عملی معمولاً این است که نمونهبرداری درست انجام نمیشود: نمونه از سطح کارتن برداشته میشود، زنجیره سرد نمونه رعایت نمیشود، یا کد بچها مخلوط میشود. راهحل روشن است: پروتکل نمونهبرداری، آموزش تیم، و برچسبگذاری بچها از خط تولید تا انبار. اگر ردیابی درست باشد، QA در مقصد هم راحتتر تصمیم میگیرد.
جدول فنی مقایسه فرمهای محصول: ریسک، آزمونها، بستهبندی و بازار هدف
برای تصمیمگیری خرید و صادرات، «فرم محصول» تعیین میکند چه ریسکهایی دارید و چه مدارکی باید آماده باشد. جدول زیر یک نگاه فنی و خلاصه میدهد تا مذاکره با تأمینکننده و برنامهریزی لجستیک دقیقتر شود.
| فرم محصول | ریسک اصلی در زنجیره تأمین | الزامات آزمایشگاهی/کیفی رایج | بستهبندی و حمل پیشنهادی | بازار/کاربرد هدف |
|---|---|---|---|---|
| Fresh (تازه) | فاسدشدن سریع، نوسان دما، افت بافت و بو | کنترل ظاهری/حسی، میکروبی پایه، در صورت نیاز TVB-N | جعبه با یخ بهداشتی، زهکشی مناسب، زمان حمل کوتاه | بازارهای نزدیک، مصرف روزانه، رستورانها |
| Chilled (سردشده) | قطع Cold Chain، رشد میکروبی، ریسک هیستامین در گونههای حساس | میکروبی، TVB-N، هیستامین (در صورت مرتبط بودن) | یخ/ژلپک، دیتالاگر، حمل یخچالی سریع | تأمین حرفهای با زمان محدود، بازارهای منطقهای |
| Frozen (منجمد بلوکی) | نوسان دما، یخزدایی/یخزدگی مجدد، سوختگی انجمادی | میکروبی، کنترل وزن/گلیزینگ (در صورت کاربرد)، فلزات سنگین دورهای | کارتن مقاوم رطوبت، پالت استاندارد، کانتینر یخچالی | صادرات دوربرد، صنایع غذایی، توزیع عمده |
| IQF | چسبندگی/کلامپینگ در اثر رطوبت، نوسان دما، افت ظاهر | کنترل یکنواختی سایز، میکروبی، گلیزینگ/رطوبت سطحی | کیسه داخلی با سیل قوی، کارتن مقاوم، مدیریت دقیق دمای انبار | ریتیل حرفهای، فودسرویس، آمادهپخت |
| Canned (کنسروی) | ریسک فرایندی (حرارت/دوخت)، ریسک فرمولاسیون و انطباق برچسب | کنترل یکپارچگی بسته، آزمونهای پایداری و میکروبی مرتبط با فرایند | کارتن خشک، پالتبندی پایدار، حساسیت کمتر به زنجیره سرد | بازارهای دور، زنجیره توزیع گسترده، مصرف خانگی |
چکلیست صادرات محصولات دریایی (برای خریدار و تأمینکننده)
این چکلیست، یک نسخه عملیاتی برای کاهش ریسک است. میتوانید در مذاکره با تأمینکننده بوشهری یا هنگام آمادهسازی محموله صادراتی از آن استفاده کنید.
1.مدارک و انطباق
مشخصات فنی محصول (گونه، فرم، سایز/کالیبر، گلیزینگ، بستهبندی)
COA برای هر بچ و برنامه پایش دورهای آلایندهها/فلزات سنگین
سوابق HACCP و در صورت وجود گواهی ISO 22000
مدارک بهداشتی/قرنطینهای و اسناد حمل متناسب با کشور مقصد
2. کنترلهای سردخانه و انبار
ثبت دمای انبار و کالیبراسیون تجهیزات اندازهگیری
FIFO/FEFO و جداسازی بچها برای جلوگیری از اختلاط ردیابی
کنترل چیدمان برای گردش هوا (خصوصاً در منجمد و IQF)
3.مانیتورینگ دما در حمل
پیشسرد بودن محصول و (در صورت نیاز) کانتینر
استفاده از دیتالاگر و ثبت نقاط زمانی بارگیری تا تحویل
کاهش زمان بازبودن درِ کانتینر هنگام بارگیری
4.برچسبگذاری و ردیابی
Batch/LOT، تاریخ تولید/انقضا، وزن خالص، کشور مبدأ، شرایط نگهداری
انطباق زبان و اطلاعات اجباری با بازار هدف
ثبت ارتباط بین کارتن/پالت/کانتینر برای Traceability
5.کنترلهای نهایی پیش از ارسال
بازرسی ظاهری، وزنکشی تصادفی، کنترل سلامت بستهبندی
پلمب و ثبت شماره پلمب در اسناد
عکس و گزارش بارگیری برای پرونده محموله
جمعبندی: «کیفیت» در بوشهر یعنی کنترل مسیر، نه فقط کنترل محصول
اگر بخواهم زنجیره تأمین شیلات و آبزیپروری بوشهر را در یک جمله خلاصه کنم: کیفیت صادراتی در اینجا از دلِ عملیات بیرون میآید. از اسکلهای که محصول روی عرشه میماند، تا سردخانهای که پالتها را بد میچیند، تا بارگیریای که نیمساعت اضافه طول میکشد—همه میتوانند نتیجه را عوض کنند. بوشهر ظرفیت تأمین مواد اولیه غذایی ایران را دارد؛ اما این ظرفیت زمانی «قابل اتکا» میشود که فرآیندهای کلیدی استاندارد شوند.
برای صادرات، سه محور باید همزمان جلو بروند: اول، Cold Chain با ثبت و مانیتورینگ واقعی (نه صرفاً ادعا). دوم، سیستم ایمنی غذایی و مستندسازی (HACCP/ISO 22000 و پرونده بچها) که ممیزیپذیر باشد. سوم، ردیابی و آزمایش—بهخصوص در موضوعاتی مثل هیستامین در گونههای حساس، میکروبی، TVB-N و برنامه کنترل فلزات سنگین. در کنار اینها، انتخاب فرم محصول (تازه، چیلد، منجمد، IQF، کنسروی) باید با مسیر لجستیکی و ریسک بازار هماهنگ باشد.
برای خریدار B2B، پیام روشن است: تأمین از بوشهر میتواند رقابتی و پایدار باشد، اگر تأمینکننده فقط «فروشنده محصول» نباشد و نقش «مدیر زنجیره» را هم بپذیرد. برای تأمینکننده هم فرصت همینجاست: هر قدمی که ریسک را کم کند—از دیتالاگر تا پروتکل نمونهبرداری—مستقیم تبدیل به امکان قرارداد بلندمدت میشود. در تجارت آبزیان، اعتماد یکبار مصرف نیست؛ با هر محموله ساخته یا خراب میشود.
پرسشهای متداول
مهمترین ریسک کیفی در صادرات آبزیان بوشهر چیست؟
بزرگترین ریسک معمولاً قطع یا نوسان زنجیره سرد است، بهخصوص در اقلیم گرم. این مسئله میتواند هم کیفیت حسی (بو/بافت/آباندازی) را خراب کند و هم ریسک ایمنی غذایی را بالا ببرد. راهکار عملی، پیشسردسازی سریع، حمل یخچالی استاندارد، و ثبت دما با دیتالاگر است تا اختلافها در مقصد قابل پیگیری باشد.
«استانداردهای صادرات میگو به اروپا» بیشتر روی چه مواردی حساس است؟
در تجربه بازار، اروپا روی ایمنی غذایی و مستندسازی سختگیر است: برنامه HACCP، ردیابی بچها، انطباق برچسب، و کنترل آلایندهها/باقیماندهها. علاوه بر آن، ثبات کیفی (کالیبر، یکنواختی، سلامت بستهبندی) و وجود COA برای هر بچ کمک میکند مذاکره قیمت و قرارداد بلندمدت منطقیتر و کمریسکتر شود.
برای صادرات، انتخاب بین Frozen و IQF چه تفاوتی ایجاد میکند؟
IQF معمولاً ارزشافزوده و کاربردپذیری بالاتری دارد (مصرف دانهای/قطعهای)، اما به تجهیزات و کنترل فرایندی دقیقتر نیاز دارد. Frozen بلوکی سادهتر و اقتصادیتر است، ولی در برخی بازارها انعطاف مصرف کمتر است. انتخاب باید بر اساس مسیر حمل، بازار هدف و توانایی کارخانه در حفظ دمای پایدار و جلوگیری از نوسان انجام شود.
Traceability در صادرات محصولات دریایی دقیقاً چه چیزی را پوشش میدهد؟
ردیابی یعنی بتوانید مسیر هر کارتن را تا منبع نشان دهید: تاریخ برداشت/صید، مزرعه یا اسکله، شیفت تولید، شماره بچ، سردخانه نگهداری، و اطلاعات حمل. این کار، هم برای پاسخگویی به شکایت و هم برای مدیریت ریسک (مثلاً جداسازی یک بچ مسئلهدار) ضروری است. بدون ردیابی، هر مشکل کوچک میتواند کل محموله یا همکاری را تهدید کند.
کنترل هیستامین برای چه محصولاتی جدیتر است؟
هیستامین عمدتاً در گونههای حساس که در شرایط دمایی نامناسب نگهداری شوند میتواند افزایش پیدا کند. اهمیت کنترل هیستامین زمانی بیشتر میشود که محصول چیلد یا تازه باشد، یا مسیر حمل طولانی و پرریسک دمایی داشته باشد. برای مدیریت این ریسک، علاوه بر آزمون، باید زمان بین صید/برداشت تا پیشسردسازی و نگهداری دمایی دقیق کنترل شود.
پایانبندی: نقش اوانتجارت در کاهش ریسک تأمین و صادرات
در اوانتجارت، نگاه ما به آبزیان بوشهر فقط «کالا» نیست؛ یک زنجیره است که باید قابل کنترل و قابل دفاع در برابر ممیزی مقصد باشد. ما در کنار شبکه تأمین، روی تعریف مشخصات فنی، ردیابی بچها، کنترل کیفیت و هماهنگی لجستیک سرد تمرکز میکنیم تا ریسک خرید از بازار ایران کاهش پیدا کند.
اگر شما واردکننده یا مدیر تأمین هستید و بهدنبال مسیر مطمئن برای محصولات غذایی و مواد اولیه از ایران میگردید، از «اوان تجارت» دیدن کنید و چارچوب همکاری B2B را بررسی کنید. همچنین برای شناخت دستهبندیهای مرتبط، صفحه «محصولات کشاورزی و غذایی ایران» و بخش تحلیلی «اخبار و مقالات تحلیلی» میتواند به تصمیمسازی شما کمک کند.









